گذشتهی ساده:
willedشکل سوم:
willedسومشخص مفرد:
willsصفت تفضیلی:
more willingصفت عالی:
most willingمایل، راضی، حاضر، خواهان، راغب، متمایل، مشتاق، خواستار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They are willing to negotiate.
آنان مایل به مذاکره هستند.
willing cooperation
همکاری مشتاقانه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «willing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/willing