صفت تفضیلی:
more intentionalصفت عالی:
most intentionalقصدی، عمدی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an intentional insult
توهین عمدی
an intentional mistake
اشتباه دانسته
He intentionally hit his car against our tree.
او بهعمد ماشین خود را به درخت ما زد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «intentional» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intentional