با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید
خرید اشتراک

    Intention

    ɪnˈtenʃn ɪnˈtenʃn
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      intentions

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    • noun B2
      قصد، منظور، خیال، غرض، مفهوم، سگال
      • - good (or pure) intention
      • - نیت پاک
      • - It was not my intention to hurt your feelings.
      • - منظورم این نبود که احساسات شما را جریحه‌دار کنم.
      • - He went to Shiraz with the intention of staying.
      • - او به قصد ماندن به شیراز رفت.
      • - He asked about my intentions concerning his daughter.
      • - او درباره‌ی نقشه‌ی ازدواج من با دخترش پرسش کرد.
      • - the first, second or third intention
      • - زخم‌جوشی درجه‌ی اول یا دوم یا سوم
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد intention

    1. noun aim, purpose
      Synonyms: acceptation, animus, bottom line, conation, design, desire, drift, end, goal, heart, hope, idea, import, intendment, meaning, meat, name of the game, nature, notion, nub, nuts and bolts, object, objective, plan, point, project, purport, scheme, score, sense, significance, significancy, signification, target, understanding, volition, will, wish

    لغات هم‌خانواده intention

    ارجاع به لغت intention

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «intention» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intention

    لغات نزدیک intention

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری