شدت، قوت، فشردگی، زور، توان، قدرتمندی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The intensiveness of the training program surprised all the participants.
فشردگی برنامهی آموزشی تمام شرکتکنندگان را شگفتزده کرد.
The project’s success was largely due to the intensiveness of the team’s efforts.
موفقیت این پروژه تا حد زیادی بهدلیل شدت تلاشهای تیم بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «intensiveness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intensiveness