صفت تفضیلی:
more intentionallyصفت عالی:
most intentionallyعمداً، عمدی، بهعمد، ازروی عمد، بهقصد، ازقصد، آگاهانه، تعمداً
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He intentionally bumped into her to get her attention.
ازقصد با او برخورد کرد تا توجه او را جلب کند.
She intentionally left her phone at home to disconnect from the digital world.
او عمداً گوشی خود را در خانه گذاشت تا از دنیای دیجیتال جدا شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «intentionally» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intentionally