امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Willfully

ˈwɪlfəli ˈwɪlfəli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
دانسته، به‌عمد، تعمداً، عالماً، عامداً، حساب‌شده، آگاهانه (wilfully)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد willfully

  1. adverb In a willful manner
    Synonyms:
    wilfully
  1. adverb Of one's own free will
    Synonyms:
    freely spontaneously voluntarily willingly

ارجاع به لغت willfully

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «willfully» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/willfully

لغات نزدیک willfully

پیشنهاد بهبود معانی