سومشخص مفرد:
calculatesوجه وصفی حال:
calculatingمحاسبهشده، حسابشده
دارای حساب و کتاب، پیشاندیشانه، از پیش حسابشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a calculated risk
مخاطرهی پیشبینیشده
عمدا تعبیه یا طرح شده
the calculated use of violence and torture to achieve their goals
کاربرد حسابگرانهی خشونت و زجر برای دستیابی به هدفهایشان
محتمل، متمایل
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «calculated» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/calculated