صفت تفضیلی:
more amenableصفت عالی:
most amenableتابع، رامشدنی، قابلجوابگویی، متمایل
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Even the President must be amenable to the laws.
حتی رئیسجمهور هم باید در مقابل قانون مسئول باشد.
A person amenable to advice.
شخصی که نصیحتپذیر است.
an illness amenable to treatment
بیماری درمانپذیر
amenable to the laws of physics
تحتتأثیر قوانین فیزیک، آزمون پذیر توسط قوانین فیزیک
The stranger was amenable to the accusation.
آن تهمت به مرد غریبه میخورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «amenable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/amenable