صفت تفضیلی:
more answerableصفت عالی:
most answerableمسئول، ملتزم، ضامن، جوابگو، پاسخدار، جوابدار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
If anything bad happens,you will be answerable.
اگر اتفاق بدی بیفتد تو جوابگو خواهی بود.
The accusations brought against him were not answerable.
اتهامات وارد بر او قابل دفاع نبود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «answerable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/answerable