با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Liable

ˈlaɪəbl ˈlaɪəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more liable
  • صفت عالی:

    most liable

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
مسئول، مشمول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- He claimed that he was not liable for his wife's debts.
- او ادعا کرد که پاسخگوی بدهی‌های زنش نیست.
- The driver may be liable for anything that happens to the passengers.
- مسئولیت هر اتفاقی که برای مسافران پیش آید، ممکن است به گردن راننده بیفتد.
- liable to the driving laws of this state
- مشمول قوانین رانندگی این کشور
- liable to the death penalty
- مشمول مجازات اعدام
- liable to a heavy fine
- مشمول جریمه‌ی سنگین
- liable to a heart attack
- مستعد حمله‌ی قلبی
- liable to be hurt
- در معرض صدمه دیدن
- These prices are liable to fluctuate.
- این قیمت‌ها احتمالاً نوسان خواهد کرد.
- These words are liable to cause hard feelings.
- این حرفها ممکن است موجب رنجش بشود.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد liable

  1. adjective answerable, responsible
    Synonyms: accountable, amenable, bound, chargeable, obligated, subject, tied
    Antonyms: excusable, freed, irresponsible, unaccountable
  2. adjective open, likely
    Synonyms: apt, assailable, attackable, beatable, conquerable, disposed, exposed, given, inclined, in danger, penetrable, prone, sensitive, subject, susceptible, tending, verisimilar, vincible, vulnerable
    Antonyms: immune, unlikely

Collocations

ارجاع به لغت liable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «liable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/liable

لغات نزدیک liable

پیشنهاد بهبود معانی