آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Prone

proʊn prəʊn

معنی prone | جمله با prone

adjective C2

متمایل، مستعد، مهیا، درازکش، دمر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He fell prone upon the ground and drank from the brook.

او روی زمین دمر شد و از جوی آب نوشید.

Man is prone to error.

انسان جایزالخطا است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Children are especially prone to this disease.

مخصوصاً کودکان مستعد گرفتن این بیماری هستند.

an accident-prone driver

راننده‌ای که مرتباً دچار تصادف می‌شود

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد prone

  1. adjective liable, likely
    Antonyms:
    unlikely improbably

ارجاع به لغت prone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prone

لغات نزدیک prone

پیشنهاد بهبود معانی