آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Fain

ˈfeɪn feɪn

معنی fain | جمله با fain

adjective adverb

خشنود، ناچار، متمایل، بخشنودی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

He would fain stay.

او با کمال میل می‌ماند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fain

  1. adjective disposed to accept or agree
  1. adverb in a willing manner
    Synonyms:

ارجاع به لغت fain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fain

لغات نزدیک fain

پیشنهاد بهبود معانی