فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Proneness

ˈproʊnnəs ˈprəʊnnəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

احتمال مصدومیت، احتمال ابتلا (به بیماری)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The doctor noted the patient's proneness to infections.

دکتر به احتمال ابتلای بیمار به عفونت اشاره کرد.

Environmental factors contributed to the community's proneness to respiratory issues.

عوامل محیطی در احتمال ابتلای جامعه به مسائل تنفسی نقش داشتند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت proneness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «proneness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/proneness

لغات نزدیک proneness

پیشنهاد بهبود معانی