فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Amend

əˈmend əˈmend
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    amended
  • شکل سوم:

    amended
  • سوم شخص مفرد:

    amends
  • وجه وصفی حال:

    amending

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive C2
    (متن، نوشته، ماده، قانون، سند، حرف یا رفتار را) اصلاح کردن، بهتر کردن، بهبود بخشیدن، ترمیم کردن
    • - She smiled, trying to amend her last statement.
    • - او لبخند زد و سعی کرد آخرین اظهارات خود را اصلاح کند.
    • - The teacher told a student, "you must amend your ways!"
    • - معلم به شاگردی گفت: «باید رفتارت را اصلاح کنی!»
    • - the universal education bill which has been amended twice
    • - لایحه‌ی آموزش همگانی که تاکنون دو بار اصلاح شده است
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد amend

  1. verb improve, correct
    Synonyms: alter, ameliorate, better, change, elevate, enhance, fix, help, lift, make up for, mend, modify, pay one’s dues, raise, rectify, reform, remedy, repair, revise, right, square
    Antonyms: blemish, corrupt, debase, depress, harm, impair, injure, mar, reduce, subtract, worsen

Collocations

لغات هم‌خانواده amend

ارجاع به لغت amend

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «amend» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/amend

لغات نزدیک amend

پیشنهاد بهبود معانی