شکل جمع:
amendmentsحقوق اصلاح، تصحیح، پیشنهاد اصلاحی نماینده مجلس نسبت به لایحه یا طرح قانونی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She made a few amendments to the letter before signing it.
قبل از امضا نامه را در چند جا اصلاح کرد.
Her arrest violated the first amendment to the constitution.
توقیف او مغایر با مادهی الحاقیهی اول قانون اساسی بود.
The amendment was tabled.
(شور دربارهی) پیشنهاد اصلاحی به بعد موکول شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «amendment» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/amendment