شکل جمع:
alterationsدگرگونی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She took back her dress to her tailor for alteration.
پیراهنش را برای تغییر دوباره پیش خیاطش برد.
the long-term alteration of the earth's climate
دگرگونی درازمدت آب و هوای کرهی زمین
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «alteration» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/alteration