امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mutation

mjuːˈteɪʃn mjuːˈteɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    mutations

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun C1
زیست‌شناسی جهش، تغییر، دگرگونی، تحول، تغییر دائمی در ژن‌ها link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The scientist studied the mutation in the plant's DNA.
- این دانشمند تغییر در دنای گیاه را مورد مطالعه قرار داد.
- Genetic mutation is a key factor in evolution.
- جهش ژنتیکی عاملی کلیدی در تکامل است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mutation

  1. noun metamorphosis
    Synonyms:
    alteration anomaly change deviant deviation evolution innovation modification mutant novelty permutation transfiguration transformation variation vicissitude
    Antonyms:
    inaction stagnation

ارجاع به لغت mutation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mutation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mutation

لغات نزدیک mutation

پیشنهاد بهبود معانی