Mutate

ˈmjuːteɪt mjuːˈteɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    mutated
  • شکل سوم:

    mutated
  • سوم‌شخص مفرد:

    mutates
  • وجه وصفی حال:

    mutating

معنی

adverb
تغییر دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mutate

  1. verb To make or become different
    Synonyms: change, alter, modify, vary, anomaly, convert, turn, mutant, mutation
  2. verb To change into a different form, substance, or state
    Synonyms: metamorphose, convert, transfigure, transform, translate, transmogrify, transmute, transpose, transubstantiate

ارجاع به لغت mutate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mutate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mutate

لغات نزدیک mutate

پیشنهاد بهبود معانی