آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Transmute

trænsˈmjuːt trænzˈmjuːt

معنی transmute

verb - transitive

تبدیل کردن، تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن،کیمیاگری کردن، تغییر هیئت دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد transmute

  1. verb to change into a different form, substance, or state
  1. verb change in outward structure or looks
  1. verb to change from one form, nature, substance, or state into another; transform:
    Synonyms:

ارجاع به لغت transmute

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transmute» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/transmute

لغات نزدیک transmute

پیشنهاد بهبود معانی