امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Transmutation

ˌtrænzmjuːˈteɪʃn̩ ˌtrænzmjuːˈteɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
تبدیل، تغییر شکل، قلب ماهیت، تکامل، استحاله، تبدیل عنصری به عنصر دیگری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد transmutation

  1. noun The process or result of changing from one appearance, state, or phase to another
    Synonyms:
    change transformation transfiguration mutation conversion transubstantiation shift alteration changeover metamorphosis metathesis catalysis translation transmogrification

ارجاع به لغت transmutation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transmutation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/transmutation

لغات نزدیک transmutation

پیشنهاد بهبود معانی