فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Transmogrification

    ˌtrænzmɒɡrɪfɪˈkeɪʃn̩ ˌtrænzmɒɡrɪfɪˈkeɪʃn̩
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    • noun
      دگرگون‌سازی، تغییر شکل، تحول، تناسخ
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد transmogrification

    1. noun The process or result of changing from one appearance, state, or phase to another
      Synonyms: change, changeover, conversion, metamorphosis, mutation, shift, transfiguration, transformation, translation, transmutation, transubstantiation

    ارجاع به لغت transmogrification

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «transmogrification» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/transmogrification

    لغات نزدیک transmogrification

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری