با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Modification

ˌmɑːdəfəˈkeɪʃn ˌmɒdɪfɪˈkeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    modifications

معنی و نمونه‌جمله

noun countable uncountable C1
تغییر و تبدیل، تعدیل، اصلاح

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- With some modification, this statement is true even today.
- با اندکی تعدیل این اظهار امروزه هم صادق است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد modification

  1. noun The process or result of making or becoming different
    Synonyms: change, alteration, mutation, permutation, variation
  2. noun The act of making something different (as e.g. the size of a garment)
    Synonyms: alteration, adjustment, change, qualification, correction
  3. noun The grammatical relation that exists when a word qualifies the meaning of the phrase
    Synonyms: qualifying, limiting

لغات هم‌خانواده modification

ارجاع به لغت modification

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «modification» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/modification

لغات نزدیک modification

پیشنهاد بهبود معانی