گذشتهی ساده:
switchedشکل سوم:
switchedسومشخص مفرد:
switchesوجه وصفی حال:
switchingشکل جمع:
switchesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از توجه به کسی یا چیزی دست برداشتن، بیتوجهی کردن
خاموش کردن
سویچ را باز کردن، روشن کردن
1- (تلویزیون) کانال عوض کردن 2- عوض کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «switch» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/switch