گذشتهی ساده:
replacedشکل سوم:
replacedسومشخص مفرد:
replacesوجه وصفی حال:
replacingجایگزین کردن، عوض کردن، تعویض کردن، جانشین کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
Please replace the batteries in the clock.
لطفاً باتریهای ساعت دیواری را تعویض کنید.
The mechanic will replace the flat tire tomorrow.
مکانیک فردا لاستیک پنچر را عوض خواهد کرد.
We need to replace the old printer with a newer model.
ما باید این چاپگر قدیمی را با مدل جدیدتری جایگزین کنیم.
The manager decided to replace Farzad with Hamid for the project.
مدیر تصمیم گرفت که در این پروژه حمید را جانشین فرزاد کند.
She decided to replace the old chair with a new one.
او تصمیم گرفت که صندلی قدیمی را با صندلی جدیدی جایگزین کند.
به جای خود برگرداندن، سر جای خود گذاشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He forgot to replace the lid on the jar
او فراموش کرد که در شیشه را بگذارد.
Please replace the book on the shelf after reading it.
لطفاً پساز مطالعهی کتاب آن را به قفسه برگردانید.
After dusting the picture, she replaced it on the desk.
پساز گردگیری قابعکس، آن را در جای خود، روی میز قرار داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «replace» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/replace