۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Misplaced

ˌmɪsˈpleɪst ˌmɪsˈpleɪst

سوم‌شخص مفرد:

misplaces

وجه وصفی حال:

misplacing

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

نابه‌جا، بیجا، بی‌مورد، اشتباه

misplaced loyalty/trust

وفاداری/اعتماد نابه‌جا

I'm sorry, but your confidence in my abilities is misplaced.

متأسفم، اما اعتماد و اطمینان شما به توانایی‌های من بی‌مورد است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

A million dollars had been lost because of a misplaced comma.

یک میلیون دلار به‌خاطر ویرگول اشتباه، از دست رفت.

adjective

(به‌طور موقت) گم‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

her misplaced keys

کلیدهای گم‌شده‌اش

misplaced passport

پاسپورت گم‌شده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد misplaced

  1. adjective lost temporarily; as especially put in an unaccustomed or forgotten place
    Synonyms:
    mislaid displaced out-of-place
  1. verb place (something) where one cannot find it again
    Synonyms:
    lost mislaid displaced removed disordered disorganized disturbed scattered confused mixed disarranged shuffled mussed tumbled dishevelled
    Antonyms:
    found located placed kept

لغات هم‌خانواده misplaced

سوال‌های رایج misplaced

وجه وصفی حال misplaced چی میشه؟

وجه وصفی حال misplaced در زبان انگلیسی misplacing است.

سوم‌شخص مفرد misplaced چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد misplaced در زبان انگلیسی misplaces است.

ارجاع به لغت misplaced

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «misplaced» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/misplaced

لغات نزدیک misplaced

پیشنهاد بهبود معانی