آخرین به‌روزرسانی:

Put Back

معنی‌ها

phrasal verb B1

سر جای خود گذاشتن

phrasal verb

عقب انداختن، موکول کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
phrasal verb

(ساعت) عقب کشیدن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد put back

  1. phrasal verb return something to its original place
  1. phrasal verb postpone an arranged event or appointment
  1. phrasal verb drink fast; to knock down alcohol
  1. phrasal verb change the time in a time zone to an earlier time

ارجاع به لغت put back

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «put back» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/put-back

لغات نزدیک put back

پیشنهاد بهبود معانی