فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Put Back

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • phrasal verb B1
    سر جای خود گذاشتن
  • phrasal verb
    عقب انداختن، موکول کردن
  • phrasal verb
    (ساعت) عقب کشیدن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد put back

  1. phrasal verb Return something to its original place
  2. phrasal verb Postpone an arranged event or appointment
  3. phrasal verb Drink fast; to knock down alcohol
  4. phrasal verb Change the time in a time zone to an earlier time

ارجاع به لغت put back

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «put back» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/put-back

لغات نزدیک put back

پیشنهاد بهبود معانی