امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Put By

American: pʊtˈbaɪ British: pʊtbaɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
منصرف شدن، قطع کردن، کنار گذاردن، اندوختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد put by

  1. verb keep in
    Synonyms: reserve cache, deposit, keep, lay aside, lay away, lay by, lay in, put by, put out of the way, salt away, save, set aside, squirrel away, stockpile, store, store away, stow away
    Antonyms: spend, use up, waste

ارجاع به لغت put by

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «put by» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/put by

لغات نزدیک put by

پیشنهاد بهبود معانی