گذشتهی ساده:
harmedشکل سوم:
harmedسومشخص مفرد:
harmsوجه وصفی حال:
harmingشکل جمع:
harmsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آسیب دیدن، صدمه خوردن، گزند خوردن
آسیب ندیدن، صدمه نخوردن، گزند نخوردن
آسیب رساندن به، گزند زدن به
1- در امان، دور از خطر، مصون 2- بیزیان
ضرری ندارد، بیزیان است، چرا نه
(عامیانه) چیزی نشده، عیبی نداره
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «harm» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/harm