گذشتهی ساده:
harmedشکل سوم:
harmedسومشخص مفرد:
harmsوجه وصفی حال:
harmingشکل جمع:
harmsآسیب، صدمه، اذیت، زیان، ضرر، خسارت، گزند
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
Seat belts protect passengers from harm.
کمربند ایمنی مسافران را از آسیب حفظ میکند.
He did not fear physical harm.
او از گزند جسمانی پروایی نداشت.
Much harm has been done to the environment.
آسیب زیادی به محیط زیست وارد آمده است.
آسیب رساندن (به)، صدمه زدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Smoking harms one's health.
سیگار کشیدن به سلامتی آسیب میرساند.
The untimely frost harmed the crops.
یخبندان نابههنگام به محصولات صدمه زد.
The thieves robbed us but did not harm us.
دزدان ما را چاپیدند؛ ولی به خودمان کاری نداشتند.
آسیب دیدن، صدمه خوردن، گزند خوردن
آسیب ندیدن، صدمه نخوردن، گزند نخوردن
آسیب رساندن به، گزند زدن به
1- در امان، دور از خطر، مصون 2- بیزیان
ضرری ندارد، بیزیان است، چرا نه
(عامیانه) چیزی نشده، عیبی نداره
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «harm» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/harm