امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unharmed

ʌnˈhɑːrmd ʌnˈhɑːmd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
صدمه‌ندیده، آسیب‌ندیده، صحیح‌وسالم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The missing boy was returned to his home unharmed.
- پسر گم‌شده، صحیح‌وسالم به خانه‌اش بازگردانده شد.
- The hostages were released unharmed some time afterwards.
- مدتی بعد، گروگان‌ها بدون هیچ‌ آسیبی آزاد شدند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unharmed

  1. adjective unhurt
    Synonyms:
    safe okay all right sound uninjured unharmed unscathed intact undamaged untouched not hurt protected in one piece unscratched out of danger free from danger safe and sound out of harm’s way unscarred

لغات هم‌خانواده unharmed

  • verb - transitive
    harm

ارجاع به لغت unharmed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unharmed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unharmed

لغات نزدیک unharmed

پیشنهاد بهبود معانی