Unscathed

ʌnˈskeɪðd ʌnˈskeɪðd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بدون آسیب، سالم، آسیب‌ندیده، صدمه‌ندیده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- He came out of the boxing match unscathed.
- او بدون آسیب از مسابقه‌ی بوکس بیرون آمد.
- Fortunately, the ship was unscathed.
- خوشبختانه کشتی آسیب‌ندیده است.
- She emerged from the car crash unscathed.
- او از تصادف اتومبیل سالم بیرون آمد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unscathed

  1. adjective not hurt
    Synonyms: in one piece, safe, sound, unharmed, unhurt, uninjured, unmarked, unscarred, unscratched, untouched, whole
    Antonyms: harmed, hurt, injured

ارجاع به لغت unscathed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unscathed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unscathed

لغات نزدیک unscathed

پیشنهاد بهبود معانی