امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Unsay

    ənˈseɪ ˌʌnˈseɪ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      unsaid

    • شکل سوم:

      unsaid

    • سوم‌شخص مفرد:

      unsays

    • وجه وصفی حال:

      unsaying

    معنی

    adverb
    نگفتن، گفته نشدن، انکار کردن، پس گرفتن (گفته)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد unsay

    1. verb Take back what one has said
      Synonyms:
      swallow take back withdraw

    ارجاع به لغت unsay

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unsay» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unsay

    لغات نزدیک unsay

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return