فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Harmed

سوم‌شخص مفرد:

harms

وجه وصفی حال:

harming

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2

آسیب‌دیده، صدمه‌دیده، خسارت‌دیده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

harmed hostages

گروگان‌های صدمه‌دیده

harmed environment

زیست‌بوم آسیب‌دیده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد harmed

  1. adjective damaged
    Synonyms:
    hurt injured wounded

ارجاع به لغت harmed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «harmed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/harmed

لغات نزدیک harmed

پیشنهاد بهبود معانی