فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Unharness

ənˈhɑːrnɪs ˈʌnˈhɑːnɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • verb - transitive
    (در اصل) زره را از تن درآوردن
  • verb - transitive
    (اسب و غیره) زین و برگ را باز کردن، بی‌لگام کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد unharness

  1. verb Remove the harness from
    Synonyms: unbuckle, unstrap, unfasten
    Antonyms: harness

ارجاع به لغت unharness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unharness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unharness

لغات نزدیک unharness

پیشنهاد بهبود معانی