آخرین به‌روزرسانی:

Maim

meɪm meɪm

گذشته‌ی ساده:

maimed

شکل سوم:

maimed

سوم‌شخص مفرد:

maims

وجه وصفی حال:

maiming

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive

صدمه (جدی) دیدن یا زدن، نقص‌عضو کردن یا شدن، چلاق کردن یا شدن، فلج کردن یا شدن، معلول کردن یا شدن، معیوب کردن یا شدن، مصدوم کردن یا شدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

He was maimed in an auto accident.

او در تصادف ماشین نقص‌عضو شد.

The war left many soldiers maimed for life.

جنگ بسیاری از سربازان را برای همیشه معلول کرد.

noun uncountable

آسیب، معلولیت، جراحت، نقص‌عضو، صدمه‌، عیب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The maim on his leg was still visible after all these years.

بعداز گذشت این‌همه سال هنوز زخم پایش قابل مشاهده بود.

Despite the maim, he continued to lead an active life.

باوجود معلولیت، او به زندگی فعال خود ادامه داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد maim

  1. verb cripple, put out of action
    Synonyms:
    harm hurt injure damage impair disable wound incapacitate lame mar mangle disfigure spoil blemish mutilate batter break disqualify hamstring castrate dismember truncate warp massacre maul mayhem hack gimp hog-tie
    Antonyms:
    help heal cure aid repair

سوال‌های رایج maim

گذشته‌ی ساده maim چی میشه؟

گذشته‌ی ساده maim در زبان انگلیسی maimed است.

شکل سوم maim چی میشه؟

شکل سوم maim در زبان انگلیسی maimed است.

وجه وصفی حال maim چی میشه؟

وجه وصفی حال maim در زبان انگلیسی maiming است.

سوم‌شخص مفرد maim چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد maim در زبان انگلیسی maims است.

ارجاع به لغت maim

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «maim» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/maim

لغات نزدیک maim

پیشنهاد بهبود معانی