گذشتهی ساده:
dismemberedشکل سوم:
dismemberedسومشخص مفرد:
dismembersوجه وصفی حال:
dismemberingاندامهای کسی را بریدن، (مج) جداکردن، تجزیه کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The police found his dismembered body near a hill.
پلیس جسد قطعهقطعهشدهی او را در کنار تپهای پیدا کرد.
In the meat-packing plant, they first dismember a carcass and then package the parts.
در کارخانهی گوشت ابتدا لاشه را تکهتکه و سپس بستهبندی میکنند.
The rebels threatened to dismember the country.
یاغیان کشور را به تجزیه تهدید میکردند.
گذشتهی ساده dismember در زبان انگلیسی dismembered است.
شکل سوم dismember در زبان انگلیسی dismembered است.
وجه وصفی حال dismember در زبان انگلیسی dismembering است.
سومشخص مفرد dismember در زبان انگلیسی dismembers است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dismember» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dismember