فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Anatomize

əˈnætʌmaɪz əˈnætəmaɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • verb - transitive
    کالبدشناسی کردن، تشریح کردن، قطعه قطعه کردن، تجزیه کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد anatomize

  1. verb To separate into parts for study
    Synonyms: analyze, break down, dissect, resolve
  2. verb Dissect in order to analyze
    Synonyms: dissect, cut up, anatomise, lay-bare, examine

ارجاع به لغت anatomize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anatomize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anatomize

لغات نزدیک anatomize

پیشنهاد بهبود معانی