گذشتهی ساده:
dissectedشکل سوم:
dissectedسومشخص مفرد:
dissectsوجه وصفی حال:
dissectingکالبدشکافی کردن، تشریح کردن، (مج) موشکافی کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They dissect an animal or plant in order to study its structure.
آنان جانور یا گیاه را بهمنظور بررسی ساختار آن تشریح میکنند.
Let us not dissect the motives of anyone who does a good deed.
بیایید انگیزههای هرکسی را که کار خوبی میکند، مورد تجزیه و تحلیل قرار ندهیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dissect» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dissect