با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Dismayed

dɪsˈmeɪd dɪsˈmeɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    dismays
  • وجه وصفی حال:

    dismaying

معنی

adjective
دلسرد، ناراحت، بیمناک، ناامید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dismayed

  1. verb Lower someone's spirits; make downhearted
    Synonyms: horrified, feared, shaken, daunted, discouraged, terrified, appalled, upset, shocked, disheartened, demoralized, unhinged, disconcerted, subdued, rattled, abashed, panicked, dispirited, petrified, dreaded, alarmed, disillusioned, discomforted, dejected, disappointed, deprived, confounded, affrighted, depressed
    Antonyms: assured, encouraged
  2. adjective Struck with fear, dread, or consternation
    Synonyms: aghast, appalled, shocked

ارجاع به لغت dismayed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dismayed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dismayed

لغات نزدیک dismayed

پیشنهاد بهبود معانی