آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Unhinged

ʌnˈhɪndʒd ʌnˈhɪndʒd

معنی unhinged | جمله با unhinged

adjective

نامتعادل، افسارگسیخته، دچار اختلال روانی، (عامیانه) خل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The stress of this job has unhinged many workers.

استرس این شغل، بسیاری از کارگران را دچار اختلال روانی کرده است..

The others know that you are unhinged.

بقیه می‌دانند که تو خل هستی.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unhinged

  1. adjective demented
    Antonyms:

ارجاع به لغت unhinged

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unhinged» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unhinged

لغات نزدیک unhinged

پیشنهاد بهبود معانی