با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Maniac

ˈmeɪniæk ˈmeɪniæk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    maniacs

معنی و نمونه‌جمله

  • noun countable
    آدم دیوانه، مجنون، دیوانه‌وار، عصبانی
    • - a football maniac
    • - دیوانه‌ی فوتبال
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد maniac

  1. noun person who is crazy, overenthusiastic
    Synonyms: bedlamite, bigot, crackpot, enthusiast, fan, fanatic, fiend, flake, freak, fruitcake, kook, loon, loony, lunatic, madperson, nut, nutcase, psycho, psychopath, schizoid, screwball, Section 8, zealot

ارجاع به لغت maniac

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «maniac» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/maniac

لغات نزدیک maniac

پیشنهاد بهبود معانی