فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Enthusiast

ɪnˈθuːziæst ɪnˈθjuːziæst

شکل جمع:

enthusiasts

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1

هواخواه، مشتاق، علاقه‌مند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

a music enthusiast

شیفته‌ی موسیقی

an enthusiast about the theater

دارای ذوق و شوق برای تئاتر

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد enthusiast

  1. noun person active in interest
    Synonyms:
    fan supporter follower admirer believer participant lover addict devotee habitué rooter aficionado zealot partisan buff maniac nut freak worshiper optimist bug bum fanatic monomaniac eccentric votary
    Antonyms:
    critic pessimist detractor

لغات هم‌خانواده enthusiast

ارجاع به لغت enthusiast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enthusiast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/enthusiast

لغات نزدیک enthusiast

پیشنهاد بهبود معانی