آخرین به‌روزرسانی:

Enthuse

ɪnˈθuːz ɪnˈθjuːz

گذشته‌ی ساده:

enthused

شکل سوم:

enthused

سوم‌شخص مفرد:

enthuses

وجه وصفی حال:

enthusing

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

شوق و ذوق نشان دادن، اشتیاق بروز دادن، با اشتیاق ابراز کردن

My friend always enthuses about her job.

دوستم همیشه در مورد کارش شوق و ذوق نشان می‌دهد.

"What a beautiful building!" she enthused.

با اشتیاق گفت: «چه خانه‌ی قشنگی!»

verb - transitive

سر ذوق آوردن، به وجد آوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The art gallery curator enthused visitors.

متصدی گالری هنری بازدیدکنندگان را سر ذوق آورد.

The teacher used interactive lessons and hands-on activities to enthuse her students.

معلم از درس‌های تعاملی و فعالیت‌های عملی برای به وجد آوردن دانش‌آموزانش استفاده می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده enthuse

  • verb - transitive
    enthuse

ارجاع به لغت enthuse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enthuse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/enthuse

لغات نزدیک enthuse

پیشنهاد بهبود معانی