برتخت سلطنت نشاندن، بلندکردن، بالابردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to enthrone a king
پادشاهی را بر تخت نشاندن
Frontiersmen enthroned work and effort and worshipped them.
مرزنشینان از کار و کوشش تجلیل میکردند و آن را میستودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «enthrone» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/enthrone