آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Dethrone

diˈθroʊn dɪˈθrəʊn

توضیحات:

همچنین می‌توان از unthrone به‌ جای dethrone استفاده کرد.

معنی dethrone | جمله با dethrone

verb - transitive

خلع کردن، عزل کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He was dethroned by his own brother.

توسط برادر خودش از سلطنت خلع شد.

Rumors of bribery and womanizing led to the party leader's dethronement.

شایعات رشوه‌خواری و زن‌بارگی منجر به خلع رهبر حزب شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dethrone

  1. verb oust
    Antonyms:
    put in power enthrone crown

ارجاع به لغت dethrone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dethrone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dethrone

لغات نزدیک dethrone

پیشنهاد بهبود معانی