شکل جمع:
psychopathsروانپزشکی روانپریش، سایکوپات
Psychopaths often lack empathy and ignore the consequences of their actions.
روانپریشها اغلب فاقد همدلیاند و به پیامدهای اعمالشان بیتوجهاند.
She was charming on the surface, but underneath, she was a cold-blooded psychopath.
او در ظاهر دلفریب بود، اما در باطن سایکوپاتی بیرحم بود.
روانی، دیوانه (فرد روانی خطرناک)
شکل عامیانه: psycho
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She was terrified of her neighbor, calling him a psychopath after his violent outburst.
او از همسایهاش وحشت داشت و پساز عصبانیت شدیدش، او را دیوانه خواند.
In the movie, the villain is a psychopath who enjoys hurting people.
شخصیت منفی در فیلم، فردی روانی است که از آزار دادن دیگران لذت میبرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «psychopath» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/psychopath