در معنای نخست به این شکل نیز نوشته میشود: Manichaeus
مانی (فیلسوف و شاعر و نویسنده و پزشک و نگارگر و بنیانگذار و پیامآور آیین مانوی)
The followers of Mani believed he was a divine messenger.
پیروان مانی معتقد بودند که او فرستادهی الهی است.
the teachings of Mani
تعالیم مانی
مانیکور (مراقبت و توجه به زیبایی ناخنهای دست)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I went to the salon for a mani.
برای مانیکور به سالن رفتم.
You need a mani!
مانیکور لازمی!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mani» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mani