آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Manhood

ˈmænhʊd ˈmænhʊd

معنی manhood | جمله با manhood

noun

مردی، رجولیت، آدمیته، مردانگی، شجاعت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The country lost the flower of its manhood in that war.

در آن جنگ، کشور گل سرسبد مردان خود را از دست داد.

He reached manhood in a frontier town.

در یک شهر مرزی پا به دوران بلوغ گذاشت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

From childhood to manhood, then to old age.

از کودکی به مردی و سپس به پیری.

They proved their manhood by resisting the enemy.

آنان با مقاومت در برابر دشمن مردانگی خود را ثابت کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد manhood

  1. noun physical maturity and strength of adult male or female
    Synonyms:
    adulthood fertility virility masculinity manliness femininity potency coming of age womanliness manfulness fecundity womanness mettle
    Antonyms:

لغات هم‌خانواده manhood

  • verb - transitive
    man

ارجاع به لغت manhood

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «manhood» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/manhood

لغات نزدیک manhood

پیشنهاد بهبود معانی