امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mettle

ˈmetl ˈmetl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
خمیره، فطرت، جنس، گرمی، غیرت، جرات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- a soldier of mettle
- سرباز باغیرت
- Our team members proved their mettle.
- افراد تیم ما جوهر خود را بروز دادند.
- He wanted to try his mettle against the sea.
- او می‌خواست طاقت خود را در برابر دریا بیازماید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mettle

  1. noun boldness, strength of character
    Synonyms:
    animation ardor backbone bravery caliber courage daring dauntlessness disposition energy fire force fortitude gallantry gameness grit guts hardihood heart indomitability kidney life makeup moxie nature nerve pluck quality resolution resolve spirit spunk stamina stamp starch temper temperament valor vigor vitality
    Antonyms:
    weakness

Collocations

ارجاع به لغت mettle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mettle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mettle

لغات نزدیک mettle

پیشنهاد بهبود معانی