امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hardihood

ˈhɑːrdɪhʊd ˈhɑːdɪhʊd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
جسارت، بی‌باکی، شجاعت، گستاخی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The explorer's hardihood allowed him to venture into the uncharted wilderness.
- شجاعت کاوشگر به او این امکان را داد تا به بیابان ناشناخته سفر کند.
- His hardihood allowed him to take risks that others would shy away from.
- جسارتش به او این امکان را می‌داد که ریسک‌هایی را بپذیرد که دیگران از آن اجتناب کنند.
noun uncountable
سرسختی، نیرومندی، استحکام
- Her hardihood in the face of adversity inspired everyone around her.
- سرسختی او در برابر ناملایمات، الهام‌بخش تمام اطرافیانش بود.
- The team’s hardihood was evident in their determination to complete the project.
- سرسختی تیم در عزم آن‌ها برای تکمیل پروژه مشهود بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hardihood

  1. noun Courage
    Synonyms:
    confidence boldness courage daring fearlessness audacity bravery effrontery fortitude grit guts impudence resolution insolence intrepidity pluck potency stoutness strength vigor will hardiness
    Antonyms:
    timidity
  1. noun Presumption
    Synonyms:
    effrontery impudence impertinence

ارجاع به لغت hardihood

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hardihood» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hardihood

لغات نزدیک hardihood

پیشنهاد بهبود معانی