با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Manned

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    mans
  • وجه وصفی حال:

    manning

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    (هواپیما یا فضاپیما یا مأموریت فضایی و غیره) دارای خدمه‌ی انسانی، سرنشین‌دار
    • - a manned earth satellite
    • - ماهواره‌ی زمینی سرنشین‌دار
    • - manned and unmanned aircraft
    • - هواپیمای سرنشین‌دار و بدونِ سرنشین
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد manned

  1. adjective Having a crew
    Antonyms: unmanned
  2. verb
    Synonyms: fortified, garrisoned

لغات هم‌خانواده manned

ارجاع به لغت manned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «manned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/manned

لغات نزدیک manned

پیشنهاد بهبود معانی